می بافم



صبح نمی گذارد شب کارش را بکند

تاریکی .

سکوت ، سخت مرا در آغوش گرفته


بدون دود

بدون قهوه ، با تو گپ می زنم

و آن سوی جهان را با دو دستانم شانه می زنم


صبح نمی گذارد

اما من سحرگاهان ، پیش از طلوع

گیسوانت را زیر خروارها دلهره در گوشه ای از قلبم

آن جا که هیچ کس نیست ، می بافم !


" محمد نبهان ، 1 ینایر 2019 "



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها